تداخل (منطق)تداخل، از اصطلاحات منطقی بوده و بر دو قضیه مختلف در کم و متحد در ساير امور، اطلاق میشود. ۱ - تعریف تداخلدو قضيهاى را که در موضوع، محمول و لواحق آن دو و نيز کیف متفق باشند، ولى در کم مختلف باشند «متداخل» و نسبت ميان دو قضيه متداخل را «تداخل» گويند. دو قضيه متداخل يا هر دو موجبه هستند، مانند: «همه انسانها حيوان هستند» و «بعضى از انسانها حيوان هستند»، يا هر دو سالبه، مانند: «هيچ انسانى دانا نيست» و «بعضى از انسانها دانا نيستند». دو قضيه را در صورت اول «متداخلتان در ايجاب»، و در صورت دوم «متداخلتان در سلب» گويند. اين قضايا را از آن رو متداخل گويند که يکى از آنها داخل در ديگرى است زيرا يکى جزئى و ديگرى کلى است، و جزئى داخل در کلى است. بين دو قضيه متداخل تقابلى نيست؛ چون اختلاف در کيف ندارند. ۲ - احکام متداخلتان۱. در دو قضيه متداخل، اگر قضیه کلیه صادق باشد قضیه جزئیه نيز صادق است؛ مانند: «هر انسانى ضاحک است» و «بعضى انسانها ضاحکاند»، ولى عکس آن هميشه صادق نيست؛ مانند: «بعضى حيوانها انساناند» و «هر حيوانى انسان است». ۲. اگر قضيه جزئيه کاذب باشد قضيه کليه نيز کاذب است؛ مانند: «بعضي اسبها انسان اند» و «همه اسبها انسان اند»، ولى عکس آن هميشه صادق نيست؛ مانند: «همه حيوانها انساناند» و «بعضي حيوانها انسان اند». ۳. متداخلتان ممکن است در صدق يا در کذب اجتماع يا افتراق داشته باشند، ليکن در صورت افتراق، هميشه قضيه جزئيه، صادق و قضيه کليه، کاذب خواهد بود، مانند: «همه انسانها حيوان هستند» و «بعضى از انسانها حيوان هستند». [۲]
ابوعلی سینا، الاشارات و التنبیهات، ص۳۰۷.
[۳]
ابن مرزبان، بهمنیار، التحصیل، ص۷۹.
[۵]
ابوعلی سینا، الشفا (منطق)، ج۳، ص۴۸.
[۷]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ج۲، ص۱۱۷.
[۸]
مجتهد خراسانی، محمود، رهبرخرد، ص۲۰۳.
[۹]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۶۶.
[۱۰]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ج۲، ص۱۱۶.
۳ - پانویس
۴ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «تداخل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۵. ردههای این صفحه : اصطلاحات منطقی
|